Monday, March 3, 2008

Journey

سفر

همیشه فکر می کردم انسانها وقتی بزرگتر می شوند از نظر احساسی قویتر و محکمتر خواهند شد اما گذشت زمان بر عکس این موضوع را بیان می کند هرچه بزرگتر می شویم بسیار حساستر و آسیبپذیر تر می شویم اما خود تجربه در کنار آن به ما یاد می دهد تا احساساتمان را پنهان کنیم و در تنهای خودمان با آنها کنار بیاییم .... این روزها موقع رفتن است و من خیلی حساسیتهام بیشتر وبیشتر شده است درست یادم هست سالهای اول دانشگاه به تنها چیزی که مدام فکر می کردم تغییر و تحول بود و مدام فکر می کردم که باید از اینجا بروم بروم جای دیگر آدمهای جدید و فرهنگهای نو (مضمون این شعر که "پشت دریاها شهری قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این خاک غریب ..." ) اما الان هر نوع تغییر حتی خیلی کوچک تاثیر زیادی روی من می گذارد ...

No comments: